به گزارش شهرآرانیوز؛ وقتی موضوع خدمت شما در دوران کاری، حادثه باشد و صحنههای دلخراش و اتفاقات عجیب، و نتوانید تعداد و موضوع مأموریتها را تغییر بدهید، باید روش مقابله با عوارض روحی آن را یاد بگیرید و هیجانات خود را کنترل کنید. به این دلیل اگر برای بسیاری از مشاغل، کمک گرفتن از روان شناس و مراجعه به جلسات درمان، پیشنهاد باشد، برای یک مأمور آتش نشان کاری واجب است.
مرکز پایش سلامت کارکنان سازمان آتش نشانی شهرداری مشهد، اولین مرکز مستقل مشاوره است که در بین همه آتش نشانیهای شهرهای دیگر از حدود دو سال پیش کار خود را آغاز کرده و در حال انجام خدمت است. هرچند که به قول دکتر عباس کلانتر، روان شناس و مسئول واحد روان شناسی این مرکز، «اولین شهری هستیم که در ایران، واحد مشاوره مستقل داریم»، این مرکز هنوز برای آموزش و تأمین ۱۶۴۰ نیرو کافی نیست.
او در توضیح بیشتر میگوید: به صورت رسمی دو سال است این مرکز آغاز به کار کرده است، اما شروع کار ما درواقع به ایام شیوع ویروس کرونا برمی گردد. در شرایطی که همه رفت وآمدهای عادی و خانوادگی ممنوع و محدود بود و بسیاری از کارها تعطیل شده بود، مأموران آتش نشانی همچنان به کار خود ادامه میدادند و در دل بیماری به کار مشغول بودند.
جلوی در ایستگاههای آتش نشانی ظرف حاوی مواد ضدعفونی کننده بود، اما وقتی قرار بود مثلا فرد محبوس را از داخل آسانسور خارج کنند یا در حریق مأموریت داشتند، دیگر نامی از بیماری مطرح نبود. همین عامل باعث شد میزان آسیبهای روحی در میان این قشر بیشتر شود و در آن زمان هم سعی میکردیم به نیروها مشاوره بدهیم.
به گفته او، آنها در این مرکز، آموزش مدیریت استرس و راههای مقابله با اضطراب را آموزش میدادند، درحالی که شیوع کرونا اثر خود را بر سلامت روحی کارکنان گذاشته بود: «افراد زیادی این قدر دچار نگرانی شده بودند که به شدت از خانواده فاصله میگرفتند، حتی در رعایت فاصله خود با دیگران دچار وسواس شده بودند تا مبادا انتقال دهنده بیماری باشند؛ همین هم به اضطراب آنان علاوه بر شرایط کاری شان افزوده بود».
این روان شناس تأکید میکند: در مرکز پایش سعی کردیم از مشاوران و متخصصان کمک بگیریم تا کارکنان آتش نشانی و خانوادههای آنان در شرایط روحی و روانی بهتری باشند. اکنون در مرکز، واحد روان شناسی کودک داریم؛ زیرا سبک فرزندپروری اینها با پدران دیگر متفاوت است. ۲۴ ساعت سر کار و در خانه غایب هستند و کودک دچار تعارض خواهد شد. ازسوی دیگر باید به همسران آتش نشانها آموزش بدهیم که مسئولیت آنان با خانمهای دیگر متفاوت است. آموختن اصل همدلی و همراهی، لازم است. به فرماندهان شیفتها هم آموزشهایی برای رفتار با کارکنان میدهیم که با آنان همدلی کنند.
کلانتر یادآوری میکند: شبکههای اجتماعی باعث شده است قبل از اینکه مأموران آتش نشانی به محل حادثه یا حریق برسند، خانواده آنان از اتفاق مطلع شده باشند. این مسئله، آنان را دچار نگرانی مداوم میکند.
وی بیان میکند: ما تیم مداخله در بحران هم داریم تا به آتش نشانها کمک کنیم. بعضی حوادث واقعا عجیب است و به شدت ذهن آنان را درگیر میکند. این کارکنان واقعا مظلوم هستند. اگر اینها مأموریت نروند، چه کسی داوطلب میشود؟ نیروهایی که دلی کار میکنند، اینها هستند. بررسیها نشان میدهد احساس مسئولیت پذیری و تعهد این نیروها و همچنین روحیه ایثار و فداکاری شان زیاد است.
او درباره برخی روشهای آموزشی کنترل هیجانات میگوید: توصیه به مناجات، کمک بسیاری به آنان میکند. گروه درمانی هم داریم. البته ترغیب این نیروها برای آمدن به جلسه مشاوره، هم خیلی سخت است؛ چون در ساعتی که شیفت هستند، نمیشود وقتشان را گرفت و بعد از ساعت شیفت هم ترجیح میدهند دنبال کار و زندگی خود باشند تا آمدن به جلسات درمان.
کلانتر ادامه میدهد: فرسودگی در این شغل بسیار زیاد است و ابتلا به اختلالات مختلف همچون اختلال گوش به زنگی. یعنی همیشه هوشیار و منتطر وقوع حادثه هستند حتی هنگام خواب. ما همچنان به آموزشهای خود و برگزاری جلسات مشاوره فردی ادامه خواهیم داد تا کمکی به رفع مشکل این نیروهای مؤثر جامعه باشد.